* مادر *
تو ای مادر که یک عمره دلت با غصه دمسازه
صبوری های تو مادر منو به گریه میندازه
مثل یک طفل خواب آلوده من محتاج آغوشم
از آن لالاییهات مادر بخون باز هم توی گوشم
برای سرنوشت من تو دلواپس ترین بودی
برای اشکهای من همیشه آستین بودی
تو ای همیشه غمخوارم تو ای محرم ترین یارم
به نام نامی مادر همیشه دوستت دارم
نوازش کن منو مادر که فرزند تو غمگین
کی میخواد بعد از این تو قلب من جای تو بنشینه
گل من روزگار روزی تو رو از شاخه میچینه
در آغوشم بگیر مادر که رسم روزگار اینه
سلام وب زیبایی دارید
خوشحال می شم به من هم سر بزنید
راستی حتما در مورد شعرهام نظرتون رو بگید